این مهم را میتوان در یادمانهای تاریخی بازمانده از دوران گذشته تمدن ایرانی تا دوران اسلامی به بررسی و تحلیل گذاشت. اگرچه داستان هنر ایرانزمین، دستخوش دگرگونی و تحول بسیاری بوده و رخدادهای تاریخی و پیروزیها و شکستهای ایرانیان در جنگهای گوناگون بر سیر هنر ایرانی تأثیر نهاده است، اما با این همه میتوان رگههای مشخص هنر ایرانی را از خلال دورانهای گوناگون ردیابی کرد. به استناد نوشتههای اندکی که از ایران پیش از اسلام بازمانده، ایرانیان در معماری، خنیاگری(موسیقی) و نگارگری گوی سبقت را از ملتهای دیگر ربوده بودند.
اما ایرانیان پس از اسلام، به دلیل پیشینه پربار و هنری خود، شعر را در صدر علایق هنری خود قرار دادند و البته در هنرهایی چون معماری، نگارگری و خنیاگری همچنان به نوآوری دست زدند.
درباره چگونگی سیر و تحول هنر ایرانی و نمونهها و آفرینههای آن، کتابهای زیادی به دست پژوهشگران و هنرشناسان ایرانی و خارجی به چاپ رسیده است. هیچ ایرانشناسی را نمیتوان سراغ گرفت که به هنر ایرانی و تحول آن علاقهمند نبوده باشد. اما بهرغم کتابهای زیادی که درباره هنر ایرانی از دوران باستان تا عصر حاضر به چاپ رسیده است، بسیار اندک کتابهایی را میتوان یافت که درباره فلسفه و بنیانهای فلسفی هنر ایران به بحث پرداخته باشند؛ چرا که «فلسفه هنر ایرانی» عنوانی است سترگ که از همان آغاز، پژوهشگر را در این تردید میافکند که آیا با وجود کمبود منابع و آفرینههای هنری دوران باستان، باز میتوان از فلسفه هنر ایرانی سخن گفت؟ آیا این مسئله، به کلیگویی در این باره نمیانجامد؟ و از سوی دیگر، هنگامی از فلسفه هنر ایرانی میتوان سخن راند که تمامی آثار، یادمانها و آفرینههای هنری ایرانزمین از روزگار باستان تاکنون به دقت مورد تحلیل و بررسی موشکافانه تاریخی، جامعهشناختی و روانشناختی قرار گیرد.
با این حال کتاب «پیش درآمد فلسفهای برای هنر ایرانی»، نوشته دکتر محمود خاتمی، آنگونه که از عنوانش برمیآید، بسیار محتاطانه و آگاه از مخاطرات این راه، در این عرصه گام نهاده است. نویسنده که استاد فلسفه دانشگاه تهران و دارای تألیفاتی در حوزههای گوناگون فلسفه است، خود از این مخاطرات آگاه بوده است؛ «نخست باید تاریخ هنر گذشته ایران را جدا از آنچه معمول مستشرقان است، واکاوید و مبانی اندیشه نهفته در آن را باز ساخت و فرانهاد؛ دیگر، باید تاریخ و وجوه و کیفیت ورود و نحوه نفوذ هنر جدید را به فرهنگ ایرانی وا رسید و مبانی اندیشه نهفته در آن را بر نهاد تا سبب این گسست و استحاله به تحلیل فلسفی و در بستری تاریخی بر آفتاب شود. پیداست که انجام این دو کار نهچنان آسان است که در بادی امر مینماید و قطعا هم از عهده یک تن بیرون و از کرده یک نامه افزون است.»
از این سبب، نویسنده در بخش نخست کتاب که «تمهید مبادی عام اندیشه هنر در فرهنگ ایرانی» است در 3بهره، هنر و زیبایی در فرهنگ ایرانی، مبانی انسانشناسی هنر ایرانی و آگاهی زیبائیک در هنر ایرانی، خواسته تا به بازیابی بنیانهای هنر ایرانی دست یابد.
با این حال، بخش دوم کتاب که در 2بهره تنظیم شده است، مفروضات بخش اول را مستند میسازد. به همین خاطر نویسنده در این بخش، ادوار هنر ایرانی و هنرهای بزرگ ایرانی را که معماری، نقاشی، موسیقی و شعر است، به بررسی و پژوهش میگذارد.کتاب حاضر، در 390 صفحه و توسط انتشارات فرهنگستان هنر به چاپ رسیده است.